سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

انتقال و توسعه فناوری در بخش بالادستی صنعت نفت ایران:

ملاحظاتی در مفاهیم، الزامات، چالش‌ها و راهکارها

مسعود درخشان و عاطفه تکلیف

تاریخ دریافت: 23/12/1393                                               تاریخ پذیرش: 26/03/1394

چکیده

در این مقاله نشان داده‌ایم که اتکاء بر سرمایه‌گذاری‌های خارجی در چارچوب قراردادهای نفتی با شرکت‏های نفتی بین‌المللی، راهکار مناسبی برای انتقال و توسعه فناوری در بخش بالادستی صنعت نفت ایران نبوده و نخواهد بود مگر آنکه اولاً رشد دانش‌ بنیادین و دانش عملیاتی مرتبط با صنعت نفت کشور زمینه‌های مناسبی برای جذب فناوری و توسعه آن فراهم کرده باشد و ثانیاً حضور فعال نهادهای تنظیم‌گر با اهداف نظارت، مدیریت و بهبود کارایی در بازار فناوری توانسته باشد زمینه‌های مناسبی فراهم آورد که بتوان از ظرفیت‌های جذب به‌نحو مؤثری بهره‌برداری نمود. بر این نکته تأکید شده است که شناخت دقیق بازیگران بازار فناوری و درک فرآیندهای تضعیف شرکت‏های نفتی بین‌المللی و تقویت شرکت‏های خدمات نفتی در انتقال و توسعه فناوری در بخش بالادستی نخستین گام در طراحی الگوهای بهینه در سیاستگذاری‌های فناوری نفتی در کشور است. علی‌رغم محوریت پیمانکاران در شناسایی نیازهای زنجیره عملیات نفتی به توسعه فناوری‌های مناسب و انتقال این نیازها به توسعه‌دهندگان فناوری، در این مقاله به این نکته توجه شده است که محدودیت منابع مالی برای سرمایه‌گذاری در انتقال و توسعه فناوری و نیز ضعف بهره‌برداری بهینه از ظرفیت‌های جذب اقتضاء می‌کند که نهادهای تنظیم‌گر بازار فناوری کارآتر شوند و نقش موثرتری در مدیریت این بازار ایفا نمایند. نشان داده شده است که این نهادها با اولویت‌بندی فناوری‌هایی که سازگار با اهداف بخش بالادستی نفت بوده و اثر سرریز به برخی صنایع کلیدی در اقتصاد ملی را دارند می‌توانند جریان انتقال و توسعه فناوری را به سمتی هدایت کنند که همسو با راهبردهای توسعه صنعتی کشور باشد.

واژه­های کلیدی: انتقال و توسعه فناوری، شرکت‏های نفتی بین‌المللی، بخش بالادستی نفت، قراردادهای نفتی

 

1- مقدمه

سوابق تاریخی نشان می‌دهد که انتقال و توسعه فناوری در صنعت نفت به ویژه در بخش بالادستی شامل اکتشاف، حفاری، توسعه و تولید همواره مورد توجه جدی مقامات نفتی کشور و قانونگذار بوده است اما متأسفانه توفیق چندانی در این زمینه حاصل نشده و هنوز یکی از مهمترین چالش‌های مدیریت و توسعه این صنعت می‌باشد (درخشان، 1392). در برخی موارد حدود 34 بار پروانه بهره‌برداری[3] از فناوری مربوط به یکی از زیربخش‌های این صنعت خریداری شده است بدون آنکه توانسته باشیم با نوآوری‌های خلاقانه، آن فناوری را بومی‌سازی کنیم.[4] با وجود این، هنوز در جامعه مدیران ارشد و حتی کارشناسان نفت در خصوص ضرورت انتقال و توسعه فناوری در صنعت نفت اتفاق‌نظر وجود ندارد.

از یک‌سو برخی بر این باورند که مقوله انتقال و توسعه فناوری موضوعاً خارج از حوزه صنعت نفت است زیرا که هدف اصلی مدیریت بخش بالادستی نفت نهایتاً تولید صیانتی از مخازن نفتی و حداکثرسازی ارزش اقتصادی ذخایر از طریق افزایش ضریب بازیافت می‌باشد و لذا برای تحقق این هدف می‌بایستی به جای برنامه‌ریزی برای ساخت تجهیزات نفت در داخل کشور، بهترین و مناسب‌ترین فناوری‌های موجود را از بازارهای بین‌المللی خریداری کرد.

از سوی دیگر، آنان که ضرورت انتقال و توسعه فناوری را می‌پذیرند در مورد راهکارهای آن اختلاف نظر دارند: قراردادهای نفتی با شرکت‏های نفتی بین‌المللی، حمایت‌های مالی از سازندگان داخلی تجهیزات نفتی و تضمین بازار فروش برای تولیدات آنها، سرمایه‌گذاری مشترک با شرکت‏های خارجی برای ساخت داخلی تجهیزات نفتی، تأسیس و توسعه پژوهشکده‌ها و پژوهشگاه‌ها و سایر مراکز علمی- فنی در داخل صنعت نفت و تعامل بیشتر این صنعت با دانشگاه‌ها معمولاً به عنوان راهکارهای مناسب برای انتقال و توسعه فناوری مطرح شده و در برخی موارد به مرحله اجرا رسیده است اما معمولاً نتایج مورد انتظار حاصل نشده است. این مقاله کوششی برای تجزیه و تحلیل مسائل فوق‌الذکر، آسیب‌شناسی و ارائه برخی راهکارهاست.

  بعد از اشاره مختصری به پیشینه تحقیق در بخش دوم، به معرفی مفاهیم پایه و کلیات در فناوری می‌پردازیم که موضوع بخش سوم این مقاله است. در این بخش، موضوعات کلیدی در فناوری مانند رابطه علم و فناوری در توسعه محصولات و فرآیندهای فناوری، مبنای معرفت‌شناسی فناوری و قابلیت شرکت‏های عامل و پیمانکاران در جذب فناوری مطرح شده است که زمینه مناسبی برای طرح مباحث در بخش‌های بعدی مقاله را فراهم می‌سازد.

مسائل و چالش‌های موجود در انتقال و توسعه فناوری در بخش بالادستی نفت موضوع بخش چهارم این مقاله می‌باشد. موضوعات اصلی مطرح شده در این بخش عبارتند از: شناخت بازیگران بازار فناوری در بخش بالادستی و توجه به تغییر جایگاه شرکت‏های نفتی بین‌المللی در این بازار، ضرورت سازگاری الگوی انتقال و توسعه فناوری با سیاست‏های بهینه بهره‌برداری از مخازن نفتی، وجود ظرفیت‌های فنی لازم برای جذب دانش عملیاتی در بخش بالادستی و آگاهی از دانش‌های بنیادین و وجود ظرفیت کافی برای ارتقاء آنها در بخش بالادستی.

  در بخش پنجم این مقاله، به بررسی انتقال فناوری در چارچوب قراردادهای نفتی پرداخته و نشان داده‌ایم که قانونگذار همواره بر انتقال و توسعه فناوری در قراردادهای نفتی تأکید فراوان داشته و تدابیر مناسبی برای تحقق این هدف به شرح ذیل در نظر گرفته است: حق بازرسی از حوزه عملیات و کلیه صورتحساب‌های مالی و دسترسی به کلیه گزارش‌های مرتبط با عملیات نفتی، تأیید برنامه‌های فنی شرکت خارجی قبل از شروع عملیات و در خلال عمر قرارداد، صیانت از منابع نفتی و استفاده از روش‌های فنی مناسب در بهره‌برداری از مخازن، تربیت نیروی انسانی و ارتقاء مهارت‌های فنی. با وجود این، نارسایی قراردادهای نفتی در انتقال و توسعه فناوری و بررسی علل آن را در بخش پنجم به اجمال تجزیه و تحلیل کرده‌ایم.

  معمولاً یکی از راهکارهای مؤثر در انتقال و توسعه فناوری را ساخت تجهیزات صنعت نفت در داخل می‌دانند که موضوع بخش ششم این مقاله می‌باشد. با توجه به خطرات بسیار بالا در عملیات نفتی، منطقاً کیفیت بالا و استاندارد تجهیزات نفتی ساخت داخل، یکی از معیارهای اساسی برای بازاریابی موفق این تجهیزات در صنعت نفت کشور است ضمن آنکه قیمت‌های رقابتی این تجهیزات با کالاهای مشابه ساخت خارج نیز نقش مهمی در توفیق برنامه‌های مرتبط با ساخت داخلی تجهیزات ایفا می‌کند. از این‌رو، این راهکار با برخی چالش‌های جدی روبرو می‌شود که در این بخش به اجمال مطرح شده است.

  با اینکه ایجاد و توسعه ظرفیت‌های جذب دانش فنی از شروط لازم برای انتقال و توسعه فناوری است، نهادسازی و برنامه‌ریزی‌های مناسب برای بهره‌برداری از ظرفیت‌های جذب موجود در کشور را می‌توان شرط کافی برای توفیق سیاست‏های انتقال و توسعه فناوری دانست. ضرورت نهادسازی برای بهره‌برداری‌های مناسب از ظرفیت‌های جذب، موضوع بخش هفتم این مقاله است. تدابیر لازم برای تحقق این هدف که در این بخش مطرح شده است عبارتند از: مطالعه دقیق سیاست‏ها و الگوهای موفق در انتقال و توسعه فناوری در خارج از کشور و بومی‌سازی این سیاست‌ها و الگوها، ارتقاء دیدگاه‌ها و طرز تلقی مدیران توسعه صنعت نفت نسبت به برخی راهبردهای کلیدی در این صنعت و اصلاحات اساسی در بازار فناوری با تأکید بر نقش نهادهای تنظیم‌گر در ارتقاء کارایی این بازار. و بالاخره بخش هشتم این مقاله به نتیجه‌گیری می پردازد.

 




تاریخ : یکشنبه 96/11/1 | 1:40 صبح | نویسنده : مدیر | نظر