SRLچندان هم معتبر نیست.
---------------
Analysis and Critique of the System Readiness Level
The system readiness level (SRL) developed by Sauser ;etal/ (referred to as the S C_SRL in this paper) has recently been introduced as a system development metric on several major defense acquisition programs without having received adequate scrutiny for modeling realism and mathematical validity. The use of matrix operations on a technology readiness level (TRL) vector and an integration readiness level (IRL) matrix gives the S C_SRL characteristics of a quantitative measure. Given that the TRL and IRL are ordinal data, these operations are meaningless, and the S C_SRL is a potentially misleading metric. Its use can have harmful consequences on a system"s development. Fortunately, there is no need for the S C_SRL given the availability of valid qualitative models that provide visibility and valid information on both the achieved system readiness and the difficulty to achieve operational readiness; but they have limited usefulness. The effective and efficient development of technically advanced systems and upgrades of heritage systems requires a systems engineering (SE) process based on a sound quantitative assessment and management of technical, cost, and schedule risks. The use of the S C_SRL and other flawed decision and risk analysis models is symptomatic of a mathematical vulnerability in the SE practice. Corrective actions are presented.
تحلیل و نقد سیستم آمادگی سیستم
سطح آمادگی سیستم (SRL)توسعهیافته توسط Sauser؛ etal / (که به آن C _ SRL در این مقاله اشاره شدهاست)به تازگی به عنوان یک معیار توسعه سیستم در چندین برنامه بزرگ مربوط به یک سیستم دفاعی معرفی شدهاست. استفاده از عملیات ماتریسی روی بردار آمادگی فنآوری (TRL)و سطح آمادگی یکپارچهسازی (IRL)به ویژگیهای C - C یک مقیاس کمی میپردازد. با توجه به اینکه the و IRL دادههای ترتیبی هستند، این عملیاتها بیمعنا هستند، و S C _ SRL یک معیار بالقوه گمراهکننده است. استفاده از آن میتواند پیامدهای مضر بر رشد system"s داشته باشد. خوشبختانه، نیازی به عدم دسترسی به مدلهای کیفی معتبر وجود ندارد که قابلیت دید و اطلاعات معتبری را در هر دو آمادگی سیستم بهدستآمده و دشواری دستیابی به آمادگی عملیاتی فراهم میآورد، اما کارآیی محدودی دارند. توسعه موثر و کارآمد سیستمهای پیشرفته پیشرفته و ارتقا سیستمهای میراث به یک فرآیند مهندسی سیستمها براساس یک ارزیابی کمی و مدیریت ریسکهای فنی، هزینه و زمانبندی نیاز دارد. استفاده از مدل C _ SRL و دیگر تصمیمگیری ناقص و مدلهای آنالیز ریسک نشانهای از یک آسیبپذیری ریاضی در عمل SE است. اقدامات اصلاحی ارائه میشوند.
افراد مقاله : مترجم - کیارش فرتاش , مترجم - امیر شهبازی اوجقاز
موضوع : سیاستگذاری و ارزیابی
فناوری، دارایی راهبردی بسیاری از بنگاههایی است که رقابتپذیری خود را از طریق نوآوری تغذیه میکنند. بر این اساس، توسعه نوآوری، بهرهبرداری از فرصتهای فناورانه و اجتناب از تهدیدات به طور فزایندهای، از موضوعات مهم در راهبرد بنگاهها محسوب میشود. بنگاهها برای پشتیبانی از فرآیندهای تصمیمگیری، به سرمایهگذاری در نظامهای هوشمندی فناوری ، با هدف حفاظت از محصولاتشان در برابر اقدامات تهاجمی رقبا و بهرهگیری از خطسیرهای جدید فناوری نیازمندند. در این مقاله برخی از اقداماتی که به کمک نظام هوشمندی فناوری میتواند صورت پذیرد، با تمرکز بر تجزیه و تحلیل پتنت مورد بررسی قرار میگیرد. هدف اصلی تجزیه و تحلیل پتنت، توانمندسازی بنگاه در راستای پایش و ارزیابی تحولات فناورانه و دیگر زمینههای حائز اهمیت است. این گونه فعالیتهای مدیریت فناوری، بنگاهها را در ارزیابی محیط و نیز بهرهجویی از امتیازات حاصل از شناسایی روند فناورانه نوظهور پشتیبانی مینماید. روششناسی این مقاله با استفاده از کاربرد تحلیل پتنتهای ثبت شده در فناوری نانو تشریح میگردد.
1- مقدمه
در طول سالیان گذشته، ظهور فناوریهایی با اهداف عمومی، مانند فناوری زیستی و فناوری نانو در بسیاری از فرصتهای کارآفرینی شکوفا شده و کاربرد آنها در حوزههای مختلف، توسعه یافته است. بر این اساس، بهرهبرداری از این فرصتهای فناورانه با در نظر گرفتن رشد سریع اختراعات ثبت شده، مسئلهای ضروری برای دستیابی به مزایای رقابتی در صنایع مختلف محسوب میشود. برای رسیدن به این مهم، بسیاری از بنگاهها در نظامهای هوشمندی فناوری، برای بهبود قابلیتهای فناورانه در فضای رقابتی امروز، سرمایهگذاری میکنند. هوشمندی فناوری به عنوان "نگهداری و تحویل فناوری اطلاعات به عنوان قسمتی از فرآیند که به وسیله آن، سازمان از فرصتها و تهدیدات فناورانه آگاهی یافته و خود را در پاسخ به آنها توسعه میدهد." تعریف میشود. فناوری اطلاعات به دادههایی که از منابع داخلی و خارجی جمع آوری شده است، متکی است. منابع خارجی که عموماً از دادههای فاقد ساختار، مانند پتنتها و... حاصل شده است، میتواند امتیازهای زیادی برای بنگاه به همراه داشته باشد. اگرچه در مورد اطلاعات مربوط به پتنتها محدودیتهایی وجود دارد، اما تجزیه و تحلیل نظاممند پتنتها بنگاهها را قادر میسازد بهشناسایی و ارزیابی فرصتهای کارآفرینانه بپردازند. این وظیفه راهبردی نظام هوشمندی فناوری، از تصمیمگیریهای مرتبط با تحقیق و توسعه بنگاهها پشتیبانی میکند و لذا، نیازمند اقدامات مناسب بهوسیله دستاندرکاران هوشمندی فناوری در بنگاههاست. در این بررسی، از میان اقدامات گوناگون مرتبط با هوشمندی فناوری، به ارائه یک کاربرد عملی از ارزیابی آخرین تحولات فناورانه[3]، به کمک تجزیه و تحلیل 5.002 خانواده پتنت نانولولهها میپردازیم. فناوری نانو به عنوان فناوری کلیدی در سالهای پیشرو شناخته شده و بیش از 60 کشور پروژهها یا برنامههای ملی در این حوزه طراحی نمودهاند. البته اکثر این برنامهها و پروژهها، تا حدی متأثر از سند برنامه ملی فناوری نانو آمریکا[4] بودهاند. بنیاد ملی علوم آمریکا[5] بازاری با حجم یک تریلیون دلار برای محصولات فناوری نانو در 10 تا 15 سال پیشبینی نموده است. امروز بیش از 100 بنگاه در سراسر جهان نانولولههای کربنی تولید میکنند و انتظار میرود این تعداد بنگاه در پنج سال آینده به بیش از 200 بنگاه افزایش یابند. این در حالی است که بیش از هزار بنگاه و مؤسسه در سطح دنیا به طور جدی درگیر تحقیق و توسعه نانولولههای کربنی هستند. در نتیجه، اطلاعات پتنتهای ثبت شده جهان در نانولولهها عموماً غیر منسجم است. بنابراین، تحلیل و تفسیر آنها نیازمند نظام هوشمندی فناوری نیرومندی است که قادر به درک فرصتهای بازار باشد.
در این راستا، اطلاعات مربوط به پتنتها میتواند به عنوان ابزار یادگیری، پشتیبان راهبردهای تحقیق و توسعه بنگاه محسوب شود. نظام هوشمندی فناوری به ارزیابی آخرین تحولات فناورانه صنعت، به عنوان پیششرطشناسایی فرصتهای فناورانه مناسب، برای نشان دادن ظرفیتهای بالقوه و نیز محدودیتهای آنها میپردازد. به طور کلی هوشمندی فناوری به دنبال بهرهجویی از فرصتهای حاصل از تغییرات فناورانه است.
2- فعالیتهای نظام هوشمندی فناوری
نظام هوشمندی فناوری را میتوان بهوسیله یک مدل سه سطحی توصیف نمود که شامل؛ الف) سطح چارچوب، ب) سطح سیستم، ج) سطح فرآیند، میشود. در حالی که سطح چارچوب، اطلاعات مورد نیاز و شکافهای دانشی تصمیمگیران را توصیف میکند، سطح سیستم فعالیتهایی را که برای یک نظام هوشمندی فناوری موثر باید انجام شود، مورد بررسی قرار میدهد. سطح فرآیند نیز به تمام ابزارها و معیارهای مورد نیاز برای انجام فعالیتهای مختلف مربوط به سطح سیستم میپردازد. سطح سیستم بر فعالیتهای مدیران تحقیق و توسعه بنگاهها که میبایست به ارزیابی و پایش روندهای فناوری بپردازند، تمرکز مینماید. مهمترین فعالیتهای این سطح عبارتند از: 1) ارزیابی آخرین تحولات فناوری. 2) تهیه پروفایل از روندها. 3)شناسایی فرصتها و 4) آگاهی از تهدیدات.
در نهایت، نظام هوشمندی فناوری گزارشی جامع از این فعالیتها همراه با تحلیل و جمعآوری دادهها از منابع در دسترس عموم فراهم مینماید. پتنتها، به عنوان نمونهای از اطلاعات در دسترس عموم، ویژگی یاد شده برای حصول گزارش جامع هوشمندی را دارا هستند. بنابراین، نظام هوشمندی فناوری فعالیتهای مرتبط با ارزیابی فناوری را در بر میگیرد که هدف عمده آن، استفاده از اطلاعات در دسترس برای تصمیمگیری درباره آینده است. این فعالیت شامل دو اقدام مهم است: 1) فرآیند پویش.[6] 2) فرآیند پایش.[7]
فرآیند پویش به جمعآوری تمام دادههای مرتبط با پتنتهای ثبت شده، برای آگاهی پرسنل تحقیق و توسعه از خط سیرهای جدید فناورانه[8] گفته میشود. در ادامه، این اطلاعات میبایست در اختیار مدیران ارشد فعال در تدوین راهبردهای تحقیق و توسعه قرار گیرد. فرآیند پایش بهشناسایی روندهای فناورانه فعلی و بالقوه جدید میپردازد. برای رسیدن به این هدف، این فرآیند به ارزیابی فناوریهای نوظهور و رقابتی که به طور بالقوه میتوانند بنیان یک کسبوکار را بر هم زنند، میپردازد.
ممکن است فرصتها در راهبردهای بعدی تحقیق و توسعه در نظر گرفته شوند. این موضوع از طریق ارزیابی پتانسیلهای بازار و نتایج سرمایهگذاری بر فناوری حاصل میشود. در مواجه با تهدیدات باید طرحهای کاهشی و عکسالعملهای مناسب بهکار رود. اگرچه نظام هوشمندی فناوری میتواند به عنوان ابزاری مستقل، که از راهبردهای تحقیق و توسعه پشتیبانی میکند، مورد استفاده قرار گیرد، اما جهت تحقق این امر نیازمند تعریف ورودیهای از پیش تعیین شده است. پیش نیازهای کلیدی آن عبارتند از؛ نیازهای بازار، مقولات اجتماعی و قانونی مرتبط با استفاده از فناوریهای جدید، فناوریهای کلیدی[9] و ارزیابی آخرین وضعیت فناوری (شکل1).
3- متدولوژی
در این بخش کاربرد عملی ارزیابی آخرین تحولات فناوری در حوزه فناوری نانو را مورد بررسی قرار میدهیم. در ادامه، مروری بر روشهای تجزیه و تحلیل مورد استفاده در این پژوهش خواهیم داشت. رویکرد آماری مورد استفاده، بر دادههای استخراج شده از پتنتها استوار است. شروع هر تحلیل پتنت، وابسته به دسترسی به دادههای قابل اعتماد، از دو منظر پوشش پایگاه داده و کیفیت دادهها است. پایگاه داده QPAT یکی از پایگاههای داده در دسترس است که ویژگیهای قابل قبولی در سطح کشورهای مختلف جهان دارد. QPAT، پایگاه دادهای اینترنتی است که قابلیت جستجوی کلیه متون پتنتهای ثبت شده در هشتاد کشور را از سال 1974 تا امروز دارد. QPATاطلاعات عمیق و جامعی درباره راهبردها، هزینههای تولید و محدودیتهای محصولات، برای محققان بخش صنعت ارائه میکند. به طور کلی، بررسی پتنتها در یک صنعت مشخص، روندها و جهتگیریهای مهم صنعت را آشکار میکند.
تمرکز این تحقیق بر تحلیل فناوری نانو به دلیل پتانسیلهای بازاری آن است. آز آنجایی که فناوری نانو بیشتر بر مقیاس مواد متمرکز است تا یک کاربرد خاص، حوزه این فناوری بسیار گسترده است. یک سنجه از گستردگی فناوری نانو، کلاسهای اختصاص داده شده به پتنتهای این حوزه است. سازمان بینالمللی سرمایه فکری[10]، پتنتها را در مجموعههایی قابل جستجو در حوزه هر فناوری تقسیم میکند. در سطح اول، حوزهها به عنوان کلاس[11] تعریف میشوند. کلاسها نیز به دستههای کوچکتر با عنوان زیرکلاس[12] دستهبندی میشوند. یکی از کلاسهای مهم فناوری نانو از نظر پتانسیل بازاری، نانولولههای کربنی است که در طیف وسیعی از صنایع، مانند؛ پلاستیک، کامپوزیت، برق، الکترونیک، انرژی و نیز گستره وسیعی از دیگر بخشهای صنعتی مورد استفاده قرار میگیرد. با افزایش گسترده کاربری آنها همگام با اقتصاد جهانی، نانولولههای کربنی، مادهای مهم یا تقویتکننده در صنایع یاد شده به حساب میآیند.
با جستجو در کدهای بینالمللی طبقهبندی پتنتها[13] (IPC) و بررسی کلاس B82 (فناوری نانو) ، 16.930 خانواده پتنت ذیل آن یافت میشود، البته استاندارد IPC مشکلاتی نیز دارد. کلاسهای سلسله مراتبی هر پنج سال یکبار مورد بازبینی قرار میگیرند و پتنتهای قدیمی در IPC جدید دوباره دستهبندی نمیشوند و محققان برای اطمینان از حصول نتیجهای جامع از کلاسهای مرتبط، میبایست دستهبندیهای قبلی IPC را نیز بررسی نمایند.
برای پرهیز از مواجهه با چنین مشکلاتی، و همینطور محدود نمودن جستجو به فناوری نانو، از منطق بولین[14] و ترکیبب چندین فیلد استفاده مینماییم. در جستجوهای صورت گرفته در پتنتهای مرتبط با فناوری نانو در فیلد عنوان، چکیده، کلمات کلیدی و کد IPC به جستجوی موارد مرتبط با نانولولهها پرداخته شد. در مجموع، 5.002 خانواده پتنت (16.343 عنوان پتنت) مرتبط با نانولولهها که از سال 1974 تا سال 2012 ثبت شدهاند،شناسایی گردیدند. این روش تحقیق ما را قادر میسازد که کاربردهای این فناوری را در حوزههای مختلف پایش کنیم. در ابتدا پتنتهای تحلیل شده نانولولهها در سه سطح؛ کشور (گروه کشورها) ، مؤسسه صاحب امتیاز پتنت و حوزه فناوری (بر اساس زیر کلاسهای IPC) مورد تحلیل قرار گرفت. شکل 2 تعداد کل پتنتهای ثبت شده در هجده سال اخیر را نشان میدهد. شایان ذکر است که بیشترین ثبت پتنت نانولولهها در سال 2011 صورت گرفته، که نشان دهنده مرحله رشد در چرخه عمر فناوری است.
در طی مرحله معرفی (1994-2004) افزایش نسبتاً کم و آهستهای در تعداد پتنتهای ثبت شده نانولولهها مشاهده میشود. از طرف دیگر، مرحله رشد عموماً با افزایش نمایی مشخص میشود. در مورد نانولولهها، پس از چهار سال ثبات در تعداد پتنتهای ثبت شده، از سال 2008 تعداد پتنتهای ثبت شده به سرعت افزایش یافته است. در نتیجه، نانولولهها هنوز به مرحله بلوغ ]اشباع[ وارد نشدهاند. شکل 3 توزیع جغرافیایی پتنتهای نانولولهها را براساس زمان ثبت در بیست سال گذشته (1992-2012) نشان میدهد. همانطور که در این شکل مشاهده میشود ایالات متحده و ژاپن بیشترین سرمایهگذاری را در نانولولهها داشتهاند.
روند ثبت پتنتهای نانولولهها از سال 2002 در این دو کشور به شدت افزایش یافته است. پس از آنها، کشورهای کره (2006) و چین (2009) نیز مشاهده میشوند. اگرچه چین و کره جنوبی در حوزه نانولولهها جزء کشورهای پیشرو محسوب میشوند، اما تعداد پتنتهای ثبت شده بهوسیله آنها از متوسط ??جهانی بالاتر است. چین علاوهبر پیشرو بودن، در حال همپایی[15] فناورانه نیز است. از بین کشورهای اتحادیه اروپا، فرانسه در تولید نانولولهها پیشتاز است.
با وجود بیش از صد بنگاه فعال در تولید نانولولهها، عمده پتنتهای ثبت شده بهوسیله Hon Hai Precision Industry صورت گرفته است که هولدینگی تایوانی است و برای بنگاههای بزرگ دنیا، مانند؛ اپل، موتورولا، سونی، مایکروسافت و دل کار میکند. در رتبههای بعدی، سامسونگ (کره جنوبی) ، دانشگاه Tsinghua (چین) ، و انسیتوی فناوری هند[16] قرار دارند. شکل 4 رتبهبندی این مؤسسات را نشان میدهد.
علاوهبر موارد یاد شده، تحلیل شبکه ارتباطات میان حوزههای فناوری نانولولهها نیز صورت گرفته است. بر این اساس،شناسایی حوزههای فناوری براساس کلمات کلیدی پتنتها (شکل 5) و کلاسهای IPC (شکل 6) انجام شد. این تحلیل ما را قادر میسازد بهشناسایی مهمترین الگوهای رقابتی مؤسسات صاحب امتیاز پتنت و فعال در حوزههای فناوری بپردازیم. به عنوان مثال؛ سامسونگ، Hon Hai Precision Industry و دانشگاه Tsinghua بیشترین ارجاع در پتنتهای ثبت شده مرتبط با نانولولههای کربنی را دارند. لذا، علاوهبر اینکه آنها در این حوزه فناوری با هم رقابت میکنند، ممکن است به صورت همزمان، ائتلاف پتنت نیز تشکیل دهند[17]. به طور کلی، این تحلیل نشان میدهد که بنگاههای پژوهشی و دانشگاهها، بازیگران اصلی در شبکههای فناوری نانو هستند و دانش فناوری نانو از طریق رابطه نزدیک بین آنها خلق میشود.
4- بحث و نتیجهگیری
ارتقای نوآوری فناورانه، به استفاده از فرصتهای فناورانه و پرهیز از تهدیدها نیازمند است. بنگاهها میبایست به ارزیابی پیشرفتهای فناورانه امروز و بالقوهی آینده بپردازند. این تلاش، بر محصولات، خدمات و فرآیندهای آنها تأثیرگذار است. در غیر این صورت، سرعت رو به افزایش تغییرات فناورانه، موجب افزایش ریسکهایی میشود که بنگاههای مبتنی بر فناوری با آن مواجهاند. برای فائق آمدن بر این ریسکها، بنگاهها باید نسبت بهشناسایی زودهنگام علائم بالقوه تغییرات اقدام نمایند. این تحقیق مثالی از یک کاربرد عملی است که میتواند برای پایش محیط فناورانه خارج از بنگاه مورد استفاده قرار گیرد. با استفاده از روش خوشهبندی، مجموعهای از پتنتهای موجود در پایگاه داده QPAT و مستندات پتنتهای مرتبط با نانولولهها (ثبت شده در 80 کشور مختلف) در خانوادههای عمومی فناوری خوشهبندی شدند. تحلیل این خوشهها، حاکی از راهبردهای توسعه فناوری نانو و رقابت بین توسعهدهندگان این فناوری است. در حال حاضر، نانولولههای کربنی 28 درصد از سهم کلی تقاضا در بازار نانومواد را به خود اختصاص دادهاند. از نظر ظرفیت تولید، منطقه آسیا و اقیانوسیه پیشتاز است و آمریکای شمالی و اتحادیه اروپا در ردههای بعدی قرار دارند. در یک محیط تجاری به شدت رقابتی، مهمترین مزیت هر بنگاه و نهایتاٌ هر کشور، خلق مداوم مالکیت معنوی است. لذا، بنگاهها باید بر فعالیتهای توسعه نوآورانه فناوری، افزایش داراییهای معنوی کلیدی، سازماندهی ائتلافهای پتنت و بهرهگیری از مزایای حاصل از پتنت، برای بهبود شایستگیهای خود تمرکز نمایند. از آن جایی که مالکیت معنوی برای حفاظت از حقوق مالکیت مخترع طراحی شده است، اگر یک بنگاه دارای فناوری پتنتشدهای باشد، هیچ بنگاه دیگری نمیتواند از فناوری ثبت شده بدون اجازه از صاحب امتیاز آن استفاده کند.
تحقیقات نشان میدهد مدیریت مناسب مالکیت معنوی به بنگاهها در دستیابی به جایگاه ممتاز و دستیابی به مزیت رقابتی کمک شایانی مینماید. هاگلین[18] روش "ارزشگذاری مزیت رقابتی[19] " را به عنوان یکی از روشهای ارزشگذاری داراییهای مالکیت معنوی پیشنهاد میکند. نگارندگان این مقاله نیز معتقدند مالکیت معنوی موجب بهبود مزیت رقابتی بنگاه میشود و مدیریت مناسب آن، کلید سودآوری بنگاه است. بنگاهها میتوانند با تحلیل دادههای پتنتها، استخراج اطلاعات آنها و دستیابی به هوشمندی پتنت، از روند توسعه پتنتها در گذشته و جهتگیریهای تحقیق و توسعه در آینده آگاهی یابند. تحلیل محتوای پتنت نیز میتواند ابزاری مفید برای مقایسه شایستگیهای فنی بین بنگاهها محسوب شود و نهایتاً در تدوین برنامهریزی راهبردی فنی بنگاه مورد استفاده قرار گیرد. لذا، آنچه مهم است تعداد پتنتهایی نیست که بنگاه صاحب امتیاز آن است، بلکه محتوای پتنتهاست که موجب سودآوری از داراییهای معنوی و دستیابی به مزیت رقابتی میشود.
شواهد ارائه شده در این مقاله بر وجود ارتباط بین کیفیت پتنتها و تسلط رقابتی[20] دلالت دارد. همراستا با این استدلال، تحلیل پتنت میتواند در هدایت تلاشهای تحقیق و توسعه و شکل دهی به راهبردهای همکاری مورد استفاده قرار گیرد. اگرچه این تحقیق فقط یک فعالیت - ارزیابی آخرین تحولات - را پوشش میدهد، تلاش بر این بوده که بر اهمیت ارزش مالکیت معنوی و به طور خاص، ارزش پتنتها و روشهای تحلیل پتنت، به عنوان ابزاری برای یادگیری تأکید گردد.
منبع
D. Baglieri , F. Cesaroni , L. Orsi (2012). Learning from patents: an application of technology intelligence in nanotechnology. In Organization change and Information systems: working and living together in new ways.
شناسایی سطوح آمادگی فناوری )TRL )براساس مستندات فنی
سعید جعفری .خانشیر محسن خانقلی. مجید زمانی
در فصلنامه پارک فناوری پردیس _ سال هفتم. شماره 24. زمستان1389
• ارزیابی فناوری به کمک شاخص سطح آمادگی فناوری
ترجمه و بازنگری : بنیامین مشیری
ارزیابی صحیح از سطح آمادگی فناوری در سازمان
ویسندگان: دکتر پویا باهمت، مهندس سلاله سلیمی
امروزه تمرکزی قابلتوجه در زمینه تجاریسازی نتایج تحقیقات و نوآوریهای انجامشده توسط مراکز تحقیقاتی و شرکتهای دانشبنیان در سطح دنیا و ازجمله ایران در صنایع مختلف بهوجود آمده است و کلید واژه مدیریت فناوری هرچه بیشتر بهمنظور سرمایهآفرینی از فعالیتهای پژوهشی و کاهش ریسک عملکردی، زمانبندی و سرمایهگذاری در توسعه محصولات با فناوری بالا مورد توجه قرار گرفته است، لذا بهرهگیری از ابزاری مناسب، نقش اساسی در تصمیمگیری و کاهش ریسک در مرحله تزریق مالی بهمنظور تجاریسازی دستاوردهای تحقیق، و توسعه و نوآوری (RDI) ایفا میکند.
نویسندگان: دکتر پویا باهمت، مهندس سلاله سلیمی
امروزه تمرکزی قابلتوجه در زمینه تجاریسازی نتایج تحقیقات و نوآوریهای انجامشده توسط مراکز تحقیقاتی و شرکتهای دانشبنیان در سطح دنیا و ازجمله ایران در صنایع مختلف بهوجود آمده است و کلید واژه مدیریت فناوری هرچه بیشتر بهمنظور سرمایهآفرینی از فعالیتهای پژوهشی و کاهش ریسک عملکردی، زمانبندی و سرمایهگذاری در توسعه محصولات با فناوری بالا مورد توجه قرار گرفته است، لذا بهرهگیری از ابزاری مناسب، نقش اساسی در تصمیمگیری و کاهش ریسک در مرحله تزریق مالی بهمنظور تجاریسازی دستاوردهای تحقیق، و توسعه و نوآوری (RDI) ایفا میکند. یکی از ابزارهای کاربردی در این زمینه که توسط سازمان ناسا در دهه هفتاد میلادی توسعهیافت و مورد استفاده قرار گرفت، ابزاری با هدف تعیین سطح آمادگی فناوری به نام TRL است. ابزار مذکور که امکان ارزیابی بلوغ فناوری را در مراحل توسعه محصول امکانپذیر میسازد، به صورت گسترده در سطح کشورهای پیشرفته در سازمانهای صنعتی و دولتی مورد استفاده قرار گرفته است. به بیانی دیگر، ابزار TRL امکان ارزیابی بلوغ فناوری خاص حاصل از فرآیندهای نوآوری و تحقیق و توسعه و همچنین مقایسه سازگاری مابین انواع مختلف فناوری بهکار رفته در ساختار یک تجهیز یا سیستم را امکانپذیر میسازد و برخلاف ابزارهای مشابه دیگر، ابزار مذکور سطحی که فناوری در آن قرار دارد را به صورت کاربردی شناسایی میکند.
موفقیت در توسعه محصولات با سطح فناوری بالا نیازمند هماهنگی بین سطوح بلوغ فناوریهای بهکار رفته در آن است و عدم عملکرد بهینه در هریک از فناوریهای بهکار رفته، عوارض عملکردی، زمانبندی و مالی جبرانناپذیری را به همراه خواهد داشت. به بیانی دیگر توسعه موفق محصولات با سطح فناوری بالا نیازمند ارزیابی صحیح از سطح آمادگی هریک از فناوریهای بهکار رفته و مدیریت صحیح بهمنظور اعمال هماهنگی مناسب بین آنها است لذا ارزیابی سطح آمادگی هر فناوری باید در محیط سیستم و در انسجام با فناوریهای بهکار رفته در سیستم، مورد توجه قرار بگیرد.
ارزیابی سطح آمادگی هر تکنولوژی (TRL) میتواند در قالب 9 سطح تقسیمبندی شود که با توجه به محیط سیستم از پژوهشهای پایهای و استخراج معادلات مفهومی آغاز شده و تا تولید صنعتی و توسعه بازار ادامه یابد. همچنین 9 سطح مذکور از آمادگی فناوری، خود به گروههای مختلف تقسیمبندی میشود که با توجه به محیط سیستم، سازمان و صنعت مربوطه انعطافپذیر است. بهعنوان نمونه در یک کاربرد خاص با هدف دستیابی به «تکنولوژیهای توانمندساز کلیدی (KETs)»، مدلی از TRL متشکل از 4 گروه میتواند معرفی شود:
گروه 1: تحقیقات اولیه (سطح 1 تا 2)، گروه 2: پژوهشهای تکنولوژیک فناورانه (سطح 2 تا 5) و گروه 3: نمونه اولیه و سطح معرفی تکنولوژی فناوری (سطح 6 تا 8)، گروه 4 (سطح 9): تولید رقابتپذیر.
این در حالی است که مدلی دیگر که در آن تکنولوژی فناوریهای مختلف، بازاریابی و ملاحظات سازمانی لحاظ شده است، 9 سطح مذکور در قالب 6 گروه ذیل میتواند تقسیمبندی شود:
گروه 1: اختراع (سطح1-2)، گروه 2: صحهگذاری مفهومی (سطح 3-4)، گروه 3: ساخت نمونه اولیه (سطح 5)، گروه 4: تولید نیمهصنعتی (سطح 6-7) گروه 5: معرفی اولیه به بازار (سطح 8) و گروه 6: توسعه بازار (سطح 9).
به صورت رایج محاسبه سنجش سطح TRL از طریق پاسخگویی به سوالاتی که به هریک از سطوح فناوری مرتبط است، انجام میشود. به عبارتی سطوح بالاتر از بلوغ فناوری پاسخ مثبت به سوالات با مفهوم عملیاتی و کاربردی را در پی خواهد داشت و این در حالی است که سوالاتی که با سطوح پایینتری از آمادگی فناوری در ارتباط هستند، مشتمل بر مطالعات تئوری و پژوهشهای آزمایشگاهی است. در نهایت برهمنهی امتیازهای اختصاص داده شده به پاسخهای منفی و مثبت مذکور به محاسبه سطح آمادگی فناوری ختم میشود. نوع سوالات نیز مانند گروهبندی سطح فناوری میتواند با توجه به محیط سیستم متفاوت باشد. بهعنوان نمونه سوالاتی از قبیل «آیا مطالعات تئوری امکانپذیری فناوری را اثبات کرده است؟» و «آیا نیازمندیهای سیستم برای استفاده از کاربر نهایی مشخص شده است؟» و «آیا مطالعات تئوری امکانپذیری فناوری را اثبات کرده است؟» میتواند به ترتیب به سطوح مختلف تکنولوژی مربوط شود. همچنین سوالاتی به مانند «آیا شرایط عملیاتی جهت بهرهبرداری از محصول مشخص شده است؟» نشاندهنده سطوح بالاتری از بلوغ فناوری جهت تجاری سازی است.
برآوردهسازی نیازمندیهای TRL با سطوح پایین قبل از برآوردهسازی TRLهای بالاتر نشاندهنده مدیریت موثر در دستیابی به بلوغ فناوری و مدیریت دانش موثر در یک سازمان است. به عنوان نمونه چنانچه پاسخ به سوالات مربوط به TRL با سطوح بالاتر از 6 که سطوح عملیاتی و بازاریابی فناوری را دربر میگیرند عمدتا مثبت باشد درحالیکه ملاحظات مربوط به TRL با سطوح پایینتر به صورت مثبت پاسخ داده نشده باشد، نشاندهنده عدم مدیریت فناوری صحیح و شکاف ارتباطی بین سازمان مربوطه بهعنوان یک صنعت بزرگ و سطوح دانشگاهی و تحقیقاتی است. به عبارتی ممکن است یک شرکت صنعتی با توان تولید صنعتی که سطوح بالاتری از آمادگی فناوری را شامل میشود، مطالعات و پژوهشهای پایهای را بهصورت داخل سازمانی یا برونسازمانی انجام نداده باشد و در نتیجه پاسخ به سوالات مرتبط به سطوح پایینتر آمادگی فناوری، در سازمان مذکور مثبت نخواهد بود. این عدم پیوستگی در سطوح فناوری که نشاندهنده عدم انجام فعالیتهای تحقیق و توسعهای توسط سازمان مذکور است در یک بازار رقابتی و در چرخه عمر تکنولوژی محصول که TLC نامیده میشود، بهتدریج باعث افت رقابتپذیری و سودآوری سازمان در طول زمان خواهد شد.
در نهایت، سنجش مناسب TRL برای فناوریهای بهکار رفته در توسعه محصول و مدیریت صحیح در ایجاد هماهنگی بین آنها میتواند درک صحیحی از ریسک سرمایهگذاری، انتقال فناوری و محدودیتهای مدیریتی، عملکردی و زمانبندی را برای مدیران ارشد و سرمایهگذاران در مراحل مختلف توسعه محصول به دنبال داشته باشد. به بیانی دیگر بلوغ یک فناوری جدید قبل از قرارگیری پیادهسازی آن در یک محصول و هماهنگی آن با فناوریهای دیگر مورد استفاده در محصول، میتواند نقشی کلیدی در سودآوری نهایی محصول داشته باشد.
از آنجائیکه برنامه ها و طرح های تحقیقاتی و توسعه ای عمدتا با سیستم های پیچیده و فناوری های پیشرفته و نو سرو کار دارند، یکی از اساسی ترین مراحل در برنامه ها، در فاز امکانسنجی، ارزیابی فناوری های مرتبط با برنامه یا طرح می باشد. در کشور های پیشرفته و حتی در حال توسعه، برای مدیران و حمایت کنندگان آنها انجام برنامه در مدت زمان مناسب و با هزینه مطلوب امری حیاتی است، لذا ریسک انجام برنامه در همان آغاز کار تخمین می زنند. فناوری ها و دستیابی به موقع به آنها یکی از مهمترین عوامل ریسک در برنامه ها است. امروزه بسیاری از برنامه های توسعه فناوری، سنجش آمادگی و بلوغ فناوری ها یکی از مراحل مهم برنامه است. به منظور رسیدن به این هدف، نرم افزار محاسبه سطح آمادگی بلوع فناوری TRL را تدوین نموده تا ارزیابی وضعیت موجود فناوری ها و تصمیم گیری در خصوص توسعه آنها را با کمترین هزینه و زمان ممکن به انجام برساند.
نرم افزار تهیه شده ساختاری قابل تکرار برای تعیین سطح آمادگی فناوری ارائه می دهد و از این طریق فرآیند ارزیابی را بسیار تسهیل می کند به عبارت دیگر تصویری از وضعیت کنونی سطح آمادگی فناوری را ارائه خواهد داد.
این نرم افزار از دو بخش تهیه شده است. بخش اول مربوط به تعاریف مرتبط با سطوح فناوری در نرم افزار می باشد و در بخش دوم فاز اجرایی برنامه که همان ارزیابی سطوح آمادگی فناوری موجود می باشد.
امروزه تمرکزی قابل توجه در زمینه تجاری سازی نتایج تحقیقات و نوآوری های انجام شده توسط مراکز تحقیقاتی و شرکت های دانش بنیان در سطح دنیا و ازجمله ایران در صنایع مختلف به وجود آمده است و کلید واژه مدیریت فناوری هرچه بیشتر به منظور سرمایه آفرینی از فعالیت های پژوهشی و کاهش ریسک عملکردی، زمانبندی و سرمایه گذاری در توسعه محصولات با فناوری بالامورد توجه قرار گرفته است، لذا بهره گیری از ابزاری مناسب، نقش اساسی در تصمیم گیری و کاهش ریسک در مرحله تزریق مالی به منظور تجاری سازی دستاوردهای تحقیق، و توسعه و نوآوری (RDI) ایفا می کند. یکی از ابزارهای کاربردی در این زمینه که توسط سازمان ناسا در دهه هفتاد میلادی توسعه یافت و مورد استفاده قرار گرفت، ابزاری با هدف تعیین سطح آمادگی فناوری به نام TRL است. ابزار مذکور که امکان ارزیابی بلوغ فناوری را در مراحل توسعه محصول امکان پذیر می سازد، به صورت گسترده در سطح کشورهای پیشرفته در سازمان های صنعتی و دولتی مورد استفاده قرار گرفته است. به بیانی دیگر، ابزار TRL امکان ارزیابی بلوغ فناوری خاص حاصل از فرآیندهای نوآوری و تحقیق و توسعه و همچنین مقایسه سازگاری مابین انواع مختلف فناوری به کار رفته در ساختار یک تجهیز یا سیستم را امکان پذیر می سازد و برخلاف ابزارهای مشابه دیگر، ابزار مذکور سطحی که فناوری در آن قرار دارد را به صورت کاربردی شناسایی می کند.
موفقیت در توسعه محصولات با سطح فناوری بالانیازمند هماهنگی بین سطوح بلوغ فناوری های به کار رفته در آن است و عدم عملکرد بهینه در هریک از فناوری های به کار رفته، عوارض عملکردی، زمانبندی و مالی جبران ناپذیری را به همراه خواهد داشت. به بیانی دیگر توسعه موفق محصولات با سطح فناوری بالانیازمند ارزیابی صحیح از سطح آمادگی هریک از فناوری های به کار رفته و مدیریت صحیح به منظور اعمال هماهنگی مناسب بین آنها است لذا ارزیابی سطح آمادگی هر فناوری باید در محیط سیستم و در انسجام با فناوری های به کار رفته در سیستم، مورد توجه قرار بگیرد.
ارزیابی سطح آمادگی هر تکنولوژی (TRL) می تواند در قالب 9 سطح تقسیم بندی شود که با توجه به محیط سیستم از پژوهش های پایه ای و استخراج معادلات مفهومی آغاز شده و تا تولید صنعتی و توسعه بازار ادامه یابد. همچنین 9 سطح مذکور از آمادگی فناوری، خود به گروه های مختلف تقسیم بندی می شود که با توجه به محیط سیستم، سازمان و صنعت مربوطه انعطاف پذیر است. به عنوان نمونه در یک کاربرد خاص با هدف دستیابی به «تکنولوژی های توانمندساز کلیدی (KETs)»، مدلی از TRL متشکل از 4 گروه می تواند معرفی شود:
گروه 1: تحقیقات اولیه (سطح 1 تا 2)، گروه 2: پژوهش های تکنولوژیک فناورانه (سطح 2 تا 5) و گروه 3: نمونه اولیه و سطح معرفی تکنولوژی فناوری (سطح 6 تا 8)، گروه 4 (سطح 9): تولید رقابت پذیر.
این در حالی است که مدلی دیگر که در آن تکنولوژی فناوری های مختلف، بازاریابی و ملاحظات سازمانی لحاظ شده است، 9 سطح مذکور در قالب 6 گروه ذیل می تواند تقسیم بندی شود:
گروه 1: اختراع (سطح1-2)، گروه 2: صحه گذاری مفهومی (سطح 3-4)، گروه 3: ساخت نمونه اولیه (سطح 5)، گروه 4: تولید نیمه صنعتی (سطح 6-7) گروه 5: معرفی اولیه به بازار (سطح 8) و گروه 6: توسعه بازار (سطح 9).
به صورت رایج محاسبه سنجش سطح TRL از طریق پاسخگویی به سوالاتی که به هریک از سطوح فناوری مرتبط است، انجام می شود. به عبارتی سطوح بالاتر از بلوغ فناوری پاسخ مثبت به سوالات با مفهوم عملیاتی و کاربردی را در پی خواهد داشت و این در حالی است که سوالاتی که با سطوح پایین تری از آمادگی فناوری در ارتباط هستند، مشتمل بر مطالعات تئوری و پژوهش های آزمایشگاهی است. در نهایت برهم نهی امتیازهای اختصاص داده شده به پاسخ های منفی و مثبت مذکور به محاسبه سطح آمادگی فناوری ختم می شود. نوع سوالات نیز مانند گروه بندی سطح فناوری می تواند با توجه به محیط سیستم متفاوت باشد. به عنوان نمونه سوالاتی از قبیل «آیا مطالعات تئوری امکان پذیری فناوری را اثبات کرده است؟» و «آیا نیازمندی های سیستم برای استفاده از کاربر نهایی مشخص شده است؟» و «آیا مطالعات تئوری امکان پذیری فناوری را اثبات کرده است؟» می تواند به ترتیب به سطوح مختلف تکنولوژی مربوط شود. همچنین سوالاتی به مانند «آیا شرایط عملیاتی جهت بهره برداری از محصول مشخص شده است؟» نشان دهنده سطوح بالاتری از بلوغ فناوری جهت تجاری سازی است.
برآورده سازی نیازمندی های TRL با سطوح پایین قبل از برآورده سازی TRL های بالاتر نشان دهنده مدیریت موثر در دستیابی به بلوغ فناوری و مدیریت دانش موثر در یک سازمان است. به عنوان نمونه چنانچه پاسخ به سوالات مربوط به TRL با سطوح بالاتر از 6 که سطوح عملیاتی و بازاریابی فناوری را دربر می گیرند عمدتا مثبت باشد درحالی که ملاحظات مربوط به TRL با سطوح پایین تر به صورت مثبت پاسخ داده نشده باشد، نشان دهنده عدم مدیریت فناوری صحیح و شکاف ارتباطی بین سازمان مربوطه به عنوان یک صنعت بزرگ و سطوح دانشگاهی و تحقیقاتی است. به عبارتی ممکن است یک شرکت صنعتی با توان تولید صنعتی که سطوح بالاتری از آمادگی فناوری را شامل می شود، مطالعات و پژوهش های پایه ای را به صورت داخل سازمانی یا برون سازمانی انجام نداده باشد و در نتیجه پاسخ به سوالات مرتبط به سطوح پایین تر آمادگی فناوری، در سازمان مذکور مثبت نخواهد بود. این عدم پیوستگی در سطوح فناوری که نشان دهنده عدم انجام فعالیت های تحقیق و توسعه ای توسط سازمان مذکور است در یک بازار رقابتی و در چرخه عمر تکنولوژی محصول که TLC نامیده می شود، به تدریج باعث افت رقابت پذیری و سودآوری سازمان در طول زمان خواهد شد.
در نهایت، سنجش مناسب TRL برای فناوری های به کار رفته در توسعه محصول و مدیریت صحیح در ایجاد هماهنگی بین آنها می تواند درک صحیحی از ریسک سرمایه گذاری، انتقال فناوری و محدودیت های مدیریتی، عملکردی و زمانبندی را برای مدیران ارشد و سرمایه گذاران در مراحل مختلف توسعه محصول به دنبال داشته باشد. به بیانی دیگر بلوغ یک فناوری جدید قبل از قرارگیری پیاده سازی آن در یک محصول و هماهنگی آن با فناوری های دیگر مورد استفاده در محصول، می تواند نقشی کلیدی در سودآوری نهایی محصول داشته باشد.
Additional Areas that have been addressed with varying degrees of success
سطح آمادگی طراحی(PRLDesign Readiness Level (DRL)
سطح آمادگی تولید(Manufacturing Readiness Level (MRL)
سطح آمادگی ادغام( Integration Readiness Level (IRL)
سطح آمادگی نرم افزار(Software Readiness Level (SRL)
سطح آمادگی عملیاتی(Operational Readiness Level (ORL)
سطوح آمادگی انسان(Human Readiness Levels (HRL)
سطح آمادگی توانایی(Capability Readiness Level (CRL)
سطح آمادگی سازمانی(Organizational Readiness Level(ORL)
سطح آمادگی برنامه ریزی(Programmatic Readiness Level(PRL
دوره آموزشی ارزیابی و استفاده از سطوح آمادگی فناوری
انتقال و توسعه فناوری در بخش بالادستی صنعت نفت ایران
==============
عنوان: |
چکیده: سطوح آمادگی فناوری(TRL) بعنوان یک شاخص نظاممند برای شناسائی بلوغ فناوریهای خاص بطور گسترده استفاده شده و اجازه میدهند تا یک مقایسه استوار و محکم بین بلوغ انواع مختلف فناوری ها صورت پذیرد. در این مقاله ابتدا سطوح آمادگی فناوری معرفی شده و بر اساس نقائص مطرح شده، نشان داده میشود که تعریف مفاهیم فراگیرتر از آن که بتواند نقش یک فناوری مستقل را در یک سامانهای که متشکل از چندین فناوری که اثر متقابل روی یکدیگر دارند تحلیل نماید، لازم خواهد بود. سپس بمنظور نشان دادن وابستگیهای مرتبط در سطح سامانه عملیاتی، مفهوم سطوح آمادگی سیستمی (SRL) معرفی میگردد. در یک محیط سامانه عملیاتی، ملاحظات مربوط به مجتمعسازی، با همکارکردن و پشتیبانی از یکدیگر اهمیت زیادی خواهند داشت. در ادامه مبانی مفهوم سطوح آمادگی سیستمی و چارچوب توسعه، ارزیابی، صحهگذاری آن نشان داده خواهند شد. |
ارزیابی سطح بلوغ فناوری (TRL):
یکی از معیارهایی که جهت سنجش آمادگی و بلوغ فناوری ها مورد استفاده قرار گرفته است سطوح آمادگی فناوری (TRL) میباشد. به عبارتی دیگر، TRLابزاری تحلیلی برای سنجش و ارزیابی سطح آمادگی و بلوغ فناوری و مقدار خطرپذیری ناشی از استفاده از یک فناوری در توسعه محصول است. این سطوح برای اولین بار در دهه 80 میلادی توسط سازمان ناسا مطرح شد.در سال 1995 ، منکینز این سطوح را تا 9 سطح توصیف کرد. TRL مجموعه ای از معیارها به منظور ارزیابی میزان بلوغ و آمادگی فناوری است که امکان مقایسه سازگاری بین انواع مختلف فناوری را در چارچوب محصولی خاص و در محیطی عملیاتی و کاربردی میسر می کند. محاسبه TRL شامل بررسی و ارزیابی اجزا، سیستم های فرعی و سیستم کامل یک فناوری و محیط آن است.
ضرورت تعیین سطح بلوغ فناوری، کاهش ریسک پروژه های فناوری و تعدیل هزینه های ناشی از آزمون فناوری ها و پروژه های ارتقای فناوری می باشد. برای داشتن خطرپذیری قابل قبول در شروع پروژه توسعه محصول، فناوری ها باید سطح ششم آمادگی را پشت سر گذاشته باشند، در غیر این صورت ریسک برنامه بسیار بالا خواهد بود. در واقع وقتی فناوری در سطوح آمادگی 3 و 4 قرار دارد هزینه نسبت به حالتی که فناوری در سطح آمادگی 7 باشدحدود 75 درصد افزایش مییابد.
دستاورد: تعیین سطح بلوغ فناوری (TRL)