آیا تا به حال بهرهوری و اثربخشی سازمان یا کسبوکارتان را اندازهگیری کردهاید؟
آیا فرایندی برای اندازهگیری بهرهوری و اثربخشی کارکنان، تجهیزات، داراییهای سازمان یا کسبوکارتان دارید؟
آیا میخواهید ابزار آماده و کارآمدی داشته باشید تا ببینید در کدام نقاط سازمان یا کسبوکار بهرهوری پایین است و کدام نقطه بهرهوریتان بالاست؟
آیا گزارش عملکردی دارید تا نشان دهد 20? از منابع را در کدام نقطه سازمانی هزینه کنید تا بتوانید 80? نتیجه بگیرید؟
آیا میدانید امروزه زیاد و سخت کار کردن مهم نیست و هوشمندانه کار کردن مهم است و برای اینکه هوشمندانه کار کنید بایستی از ابزارهای ارزیابی و اندازهگیری بهرهوری و اثربخشی استفاده کنید؟
آیا از اینکه زیاد کار میکنید و کمتر نتیجه میگیرید خسته شدهاید و میخواهید با تلاش کمتر به بیشترین نتیجه و عملکرد دست پیدا کنید؟
آیا میخواهید …
مهم نیست در چه سازمان یا کسبوکاری هستید، یا چه مأموریت و هدفی را دنبال میکنید، یا در کدام صنعت رقابت میکنید، بلکه
مهم این است که کار درست را درست انجام دهید و این یعنی بهرهوری!
چرا بایستی بهرهوری و اثربخشی سازمان یا کسبوکارم را اندازهگیری کنم؟
سازمانها برای دستیابی به اهداف خود، به منابع مختلفی همچون: منابع انسانی، ماشینآلات و تجهیزات، اطلاعات و مهارتها، مواد اولیه و سرمایهی مالی نیاز دارند. در محیط رقابتی که امروزه سازمانها با آن مواجه هستند، آنهایی گوی سبقت را خواهند ربود که بتوانند حداکثر بهرهوری [Productivity] را از منابع در دسترس خود داشته باشند و مدیریت سازمان بتواند ین منابع را با بهرهوری بالا مدیریت کند. بهرهوری مفهومی است که از معادله زیر تشکیل شده است:
بهرهوری = کارآیی + کارآمدی
وظیفه مدیران این است که منابع را با حداکثر بهرهوری برای رضایت مشتریان و دستیابی به اهداف با رعایت کارآیی و کارآمدی تضمین نمایند.
* کارآیی[Efficiency]: یعنی ما بتوانیم با کمترین زمان و کمترین هزینه به اهداف مورد نظر خود برسیم. به عبارت دیگر، درست انجام دادن کار.
* کارآمدی[Effectiveness]: اندازهگیری تناسب اهداف انتخاب شده و درجهای که آن اهداف میتوانند تحقق پیدا کنند. به عبارت دیگر، انجام درست کار.
به تعبیر پیتر دراکر، بنیانگذار مدیریت نوین، سازمانها زمانی دارای بهرهوری هستند که کارها را به طور درست انجام دهند (کارآیی) و کارهای درستی را انجام دهند (کارآمدی)
با دریافت این محصول چه جیزی را به دست میآورم؟
وقتی شما فایل PDF را دانلود کردید، 15 چکلیستی را دریافت میکنید که
از بهروزترین منابع اطلاعاتی دنیا جمعآوری شده است و با ارزیابی سازمان یا کسبوکارتان یک گزارش ارزیابی در زمینه بهرهوری و اثربخشی خواهید داشت:
1. نگرش کارکنان نسبت به افزایش بهرهوری
هدف: بررسی نگرش کارکنان نسبت به افزایش بهرهوری در سازمان
2. برنامههای بهبود بهرهوری
هدف: بررسی برنامههای بهبود بهرهوری در سازمان
3. مقایسه مدیران مجرب با مدیران جوانتر
هدف: مقایسه مدیرانی با سن 40 سال و بیشتر با مدیران جوانتر
4. انسجام و یکپارچگی سازمان
هدف: بررسی انسجام و یکپارچگی سازمان
5. هویت سازمان
هدف: بررسی هویت سازمان و ویژگیهای سازمانی موثر بر آن
6. عوامل موثر بر استراتژی روابط بین سازمانی
هدف: بررسی عوامل موثر بر استراتژی روابط بین سازمانی
7. استراتژی روابط بین سازمانی
هدف: بررسی انواع استراتژیهای روابط بین سازمانی که توسط سازمانها استفاده میشود
8. توانمندسازی سازمانی
هدف: بررسی ابعاد توانمندسازی سازمانی
9. سازمانهایی در کلاس جهانی
هدف: بررسی فعالیتهای انجام شده توسط سازمانهایی در کلاس جهانی
10. استراتژی ارزیابی سازمانی
هدف: بررسی میزان گرایش سازمان به برخورداری از استراتژی ارزیابی سازمانی
11. ظرفیتهای سازمانی
هدف: هدف از این پرسشنامه، ارزیابی ظرفیتهای سازمانی میباشد
12. سلامت کسبوکار
هدف: بررسی سلامت کسب و کار سازمان
13. معیارهای موفقیت سازمان
هدف: تعیین میزان اهمیت معیارهای موفقیت سازمان
14.خودارزیابی کسبوکار
هدف: هدف از این پرسشنامه، ارزیابی کسبوکار توسط کارکنان میباشد
15. اثربخشی مدیریت سازمان
هدف: ارزیابی اثربخشی مدیریت سازمان
این مقاله با طرح دیدگاههای ارزیابی عملکرد سازمانها، ضرورت و اهمیت آن را برای بهبود مستمر سازمان و مدیریت عملکرد ، مورد توجه قرار می دهد. سپس فهرستی از الگوها و مدلهای ارزیابی عملکرد و نرم افزارهای کاربردی مربوط را ارائه می دهد.
مقدمه
مؤسسات و سازمانها و دستگاههای اجرایی با هر ماموریت، رسالت، اهداف وچشماندازی که دارند نهایتاً در یک قلمرو ملی و یا بینالمللی عمل میکنند و ملزم به پاسخگویی به مشتریان، اربابرجوع و ذینفعان هستند تا شرکتی که هدفش سودآوری و رضایت مشتری است و سازمانی که هدف خود را اجرای کامل و دقیق وظایف قانونی و کمک به تحقیق اهداف توسعه و تعالی کشور قرار داده، پاسخگو باشند. بنابراین، بررسی نتایج عملکرد، یک فرایند مهم راهبردی تلقی میشود. کیفیت و اثربخشی مدیریت و عملکرد آن عامل تعیینکننده و حیاتی تحقق برنامههای توسعه و رفاه جامعه است. ارائه خدمات و تولید محصولات متعدد و تامین هزینهها از محل منابع، حساسیت کافی را برای بررسی تحقق اهداف، بهبود مستمر کیفیت، ارتقای رضایتمندی مشتری و شهروندان، عملکرد سازمان و مدیریت و کارکنان را ایجاد کرده است. درصورتی که ارزیابی عملکرد با دیدگاه فرایندی و بطور صحیح و مستمر انجام شود، در بخش دولتی موجب ارتقا و پاسخگویی دستگاههای اجرایی و اعتماد عمومی به عملکرد سازمانها و کارایی و اثربخشی دولت میشود. در بخش غیردولتی نیز موجب ارتقای مدیریت منابع، رضایت مشتری، کمک به توسعه ملی، ایجاد قابلیتهای جدید، پایداری و ارتقای کلاس جهانی شرکتها و مؤسسات میشود.
تعاریف
_ ارزیابی عملکرد فرایندی است که به سنجش و اندازهگیری، ارزشگذاری و قضاوت درباره عملکرد طی دورهای معین میپردازد.
_ ارزیابی عملکرد در بعد سازمانی معمولاً مترادف اثربخشی فعالیتهاست. منظور از اثربخشی میزان دستیابی به اهداف و برنامهها با ویژگی کارا بودن فعالیتها و عملیات است.
_ ارزیابی عملکرد در بعد نحوه استفاده از منابع در قالب شاخصهای کارایی بیان میشود. اگر در سادهترین تعریف، نسبت داده به ستاده را کارایی بدانیم، نظام ارزیابی عملکرد در واقع میزان کارایی تصمیمات مدیریت در خصوص استفاده بهینه از منابع و امکانات را مورد سنجش قرار میدهد.
_ ارزیابی عملکرد عبارتست از اندازهگیری عملکرد از طریق مقایسه وضع موجود با وضع مطلوب یا ایدهآل براساس شاخصهای از پیش تعیین شده که خود واجد ویژگیهای معین باشد.
_ به طور کلی انظام ارزیابی عملکرد را میتوان فرایند سنجش و اندازهگیری و مقایسه میزان و نحوه دستیابی به وضعیت مطلوب با معیارها و نگرش معین در دامنه و حوزه تحت پوشش معین با شاخصهای معین و در دوره زمانی معین با هدف بازنگری، اصلاح و بهبود مستمر آن میباشد.
دیدگاهها
مباحث ارزیابی عملکرد را میتوان از زوایای متفاوتی مورد بررسی قرار داد. دو دیدگاه اساسی سنتی و نو در این باره وجود دارد. دیدگاه سنتی، قضاوت و یادآوری عملکرد و کنترل ارزیابی شونده را هدف قرار داده و سبک دستوری دارد. این دیدگاه صرفاً معطوف به عملکرد دوره زمانی گذشته است و با مقتضیات گذشته نیز شکل گرفته است. دیدگاه نو، آموزش، رشد و توسعه ظرفیتهای ارزیابی شونده، بهبود و بهسازی افراد و سازمان و عملکرد آن، ارائه خدمات مشاورهای و مشارکت عمومی ذینفعان، ایجاد انگیزش و مسئولیتپذیری برای بهبود کیفیت و بهینهسازی فعالیتها و عملیات را هدف قرار داده و مبنای آن را شناسایی نقاط ضعف و قوت و تعالی سازمانی تشکیل میدهد. خاستگاه این دیدگاه مقتضیات معاصر بوده و به ارزیابی سیستمی عملکرد با استفاده از تکنیکها و روشهای مدرن، توسعه پیدا میکند. حوزه تحت پوشش اندازهگیری عملکرد میتواند سطح کلان یک سازمان، یک واحد، یک فرایند و کارکنان باشد.
سطح ارزیابی عملکرد اگر تنها شامل افراد باشد بطوری که امروزه در بخشهای مدیریت منابع انسانی متداول است، ارزشیابی شایستگی کارکنان با معیارهای مختلف در سازمانها انجام میشود.
سازمان، افراد و یا واحد سازمانی گرچه به ظاهر انجام دهنده کار هستند اما تنها جزیی از سیستم کل میباشند و باید شرایط اجزای دیگر آن نیز مد نظر قرار گیرد. توجه به معیارهای همه جانبه و استراتژیها و آرمانهای سازمان از لوازم یک سیستم مدیریت عملکرد جامع میباشد. چنین رویکردی در ارزیابی عملکرد، یک ارزیابی واقعی، عدالت محور، قابل اعتماد و اتکا و پیش برنده و پویا خواهد بود.
ضرورت و اهمیت ارزیابی عملکرد
بهبود مستمر عملکرد سازمانها، نیروی عظیم همافزایی (Synergy) ایجاد میکند که این نیروها میتواند پشتیبان برنامه رشد و توسعه و ایجاد فرصتهای تعالی سازمانی شود. دولتها و سازمانها و مؤسسات تلاش جلو برندهای را در این مورد اعمال میکنند. بدون بررسی و کسب آگاهی از میزان پیشرفت و دستیابی به اهداف و بدون شناسایی چالشهای پیش روی سازمان و کسب بازخور و اطلاع از میزان اجرا سیاستهای تدوین شده و شناسایی مواردی که به بهبود جدی نیاز دارند، بهبود مستمر عملکرد میسر نخواهد شد. تمامی موارد مذکور بدون اندازهگیری و ارزیابی امکانپذیر نیست.
لرد کلوین فیزیکدان انگلیسی در مورد ضرورت اندازهگیری میگوید: «هرگاه توانستیم آنچه درباره آن صحبت میکنیم اندازه گرفته و در قالب اعداد و ارقام بیان نماییم میتوانیم ادعا کنیم درباره موضوع مورد بحث چیزهایی میدانیم. در غیر این صورت آگاهی و دانش ما ناقص بوده و هرگز به مرحله بلوغ نخواهد رسید»
علم مدیریت نیز مبین مطالب مذکور است. هرچه را که نتوانیم اندازهگیری کنیم نمیتوانیم کنترل کنیم و هرچه را که نتوانیم کنترل کنیم مدیریت آن امکانپذیر نخواهد بود. موضوع اصلی در تمام تجزیه و تحلیلهای سازمانی، عملکرد است و بهبود آن مستلزم اندازهگیری است و از این رو سازمانی بدون سیستم ارزیابی عملکرد قابل تصور نمیباشد.
فرایند ارزیابی عملکرد
هر فرایندی شامل مجموعهای از فعالیتها و اقدامات با توالی و ترتیب خاص منطقی و هدفدار میباشد. در فرایند ارزیابی عملکرد نیز هر مدل و الگویی که انتخاب شود، طی مراحل و رعایت نظم و توالی فعالیتهای ذیل ضروری میباشد.
-1 تدوین شاخصها و ابعاد و محورهای مربوطه و تعیین واحد سنجش آنها.
-2 تعیین وزن شاخصها، بلحاظ اهمیت آنها و سقف امتیازات مربوطه
-3 استانداردگذاری و تعیین وضعیت مطلوب هر شاخص.
-4 سنجش و اندازهگیری از طریق مقایسه عملکرد واقعی پایان دوره ارزیابی، با استاندارد مطلوب از قبل تعیین شده.
-5 استخراج و تحلیل نتایج.
-1 تدوین شاخصها
شاخصها مسیر حرکت سازمانها را برای رسیدن به اهداف مشخص میکند. نگاه اول در تدوین شاخصها متوجه چشمانداز (Vision) و مأموریت (Mision) و اهداف کلان، راهبردهای بلندمدت و کوتاهمدت و برنامههای عملیاتی و به فعالیتهای اصلی متمرکز میشود. منابع احصاء و اقتباس برای تدوین شاخصهای ارزیابی عملکرد سازمانهای دولتی، قوانین و مصوبات مجلس و هیات دولت و برنامههای توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و همچنین چشمانداز بیست ساله کشور و استراتژی توسعه صنعتی کشور میباشد. در بخش غیردولتی اساسنامه و برنامههای عملیاتی و سهم بازار و هر هدفی که مد نظر سازمان میباشد ملاک قرار میگیرد.
برای کمپانیها و گروههای صنعتی که چندین شرکت اقماری تحت پوشش دارند میتوان شاخصهایی را در ابعاد عمومی مشترک و در ابعاد اختصاصی هریک از آنها با توجه به وظایف و فعالیت و تکنولوژی و محصول و منابع و مسئولیتی که دارند تدوین نمود.
اگر سازمانها بلحاظ استراتژی و نحوه تصمیمگیری با هم مقایسه شوند، استراتژی و تصمیمگیری کدام اثربخش است؟ سازمانی که به جوهر استراتژی یعنی به ابعاد تحول آفرین فرصت رقابتی تاکید و عمل میکند در مقایسه با سازمانی که استراتژی را در اشکال برنامه و فرایند میبیند دارای استراتژی اثربخشتری است.
سازمانی که سبک تصمیمگیری آن دارای نگرش جستجوگرانه باشد نه جانبدارانه، مشارکتکنندگان آن نقش منتقد داشته نه نقش سخنگو و سازمانی که به نظریات اقلیت بها داده و آن بررسی میشود اثربخشتر است.
شاخصهای ارزیابی عملکرد تدوین شده باید ویژگی یک سیستم SMART & D را داشته باشند.
Specific ( S)
مخصوص، معین و مشخص باشد. یعنی شاخص جامع و مانع، شفاف و ساده و واضح و رسا و صریح باشد بطوریکه برداشت یکسانی از مفاهیم ایجاد نماید.
Measurable (M)
قابل اندازهگیری باشد. سنجش آنها به سادگی مقدور باشد. یعنی علاوه بر عملکرد کمی، قابلیت تعریف عملکرد کیفی شاخص در قالبهای متغیر کمی را نیز داشته باشد.
Achievable (A )
قابل دستیابی باشد.
Realestic (R)
واقعگرایانه باشد. یعنی با فعالیتها و ماموریتها و خط مشی و راهبردهای واقعی سازمان و با حوزههای حساس و کلیدی عملکرد سازمان مرتبط باشد.
Time frame ( T )
چهارچوب و محدودة زمانی، یعنی شاخص دوره ارزیابی معین داشته باشد.
Database ( D)
بانک اطلاعاتی، یعنی دادهها و اطلاعات لازم و مربوط به شاخص وجود داشته باشد.
-2 تعیین وزن شاخصها و اهمیت آنها
اهمیت هر کدام از ابعاد و محور شاخصها چقدر است؟ آیا شاخصها اهمیت یکسان دارند یا متفاوت؟ کدام شاخص از بیشترین و کدام یک از کمترین اهمیت برخوردار است؟ برای تعیین ضرایب و اوزان شاخصها روشهایی از جمله میتوان روش لیکرت، روش گروه غیرواقعی Nominal Group Technics( NGT)، روش بوردا (Borda)، روش انتخاب نظریات کارشناسان (Expert choice) را میتوان نام برد.
یکی از روشهای مهم قابل استفاده در این زمینه که در علم مدیریت نیز کاربرد زیادی دارد، روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی(Analytic Hierarchy Process (AHP که از اصول اساسی تفکر تحلیلی زیر تبعیت میکند:
-1 اصل ترسیم درخت سلسله مراتب
-2 اصل تدوین و تعیین اولویتها
-3 اصل سازگاری منطقی قضاوتها
تصمیمگیری براساس روش AHP از مزیتهای بسیاری از جمله الگوی واحد قابل فهم، تکرار فرایند، اجماع و تلفیق قضاوتها، بده و بستان بین عوامل تشکیل دهنده گزینهها، ترکیب مطلوبیت گزینهها، رویکرد تحلیلی و سیستمی، عدم اصرار بر تفکر خطی، ساختار سلسله مراتبی و اندازهگیری موارد نامشهود در تدوین و تعیین اولویتها برخوردار است.
روش AHP با طبقهبندی سلسله مراتب ساختاری و وظیفهای براساس مقایسات زوجی اولویتها بنا شده است که تصمیمگیرنده، به ترسیم درخت سلسله مراتب تصمیم که عوامل مورد مقایسه و گزینههای رقیب مورد ارزیابی در تصمیم را نشان میدهد انجام داده و سپس مقایسات زوجی صورت میگیرد. همین مقایسات، وزن هریک از عوامل را در راستای گزینههای رقیب مشخص میسازد و در نهایت یک الگوریتم ریاضی به گونه ماتریسهای حاصل از مقایسات زوجی را با همدیگر تلفیق میسازد که تصمیم بهینه بمنظور اختصاص ضرایب به بهترین وجه ممکن حاصل میشود. البته نرخ سازگاری تصمیم با قضاوتها در این مرحله واجد اهمیت خاصی بوده و سازگاری مقایسات را مشخص میکند. یکی از روشهای مقایسه نرخ سازگاری، روش بردارهای ویژه میباشد.
-3 استانداردگذاری و تعیین وضعیت عملکرد مطلوب شاخصها برای پایان دوره ارزیابی
تعیین معیار عملکرد و مقدار تحقق شاخص بصورت کمی یا کیفی و نرخ رشد عملکرد در سالهای گذشته بصورت میانگین و یا میانگین متحرک برای دو یا چند سال گذشته با در نظر گرفتن اهداف خاص تعیین شده برای آن دوره و پدیدههای مؤثر در نحوه تحقق آن شاخص، استخراج و معین میگردد. در تعیین وضعیت مطلوب عملکرد شاخص باید واقعگرایانه و غیر بلند پروازانه عمل کرد و توافق واحدهایی که وظیفه انجام و عمل به آن شاخص را بعهده دارند جلب نمود.
سنجش و اندازهگیری و استخراج نتایج
برای هر شاخص، عملکرد واقعی را با استفاده از مجموع واقعیتهای موجود مشخص و با استاندارد عملکرد مطلوب مقایسه نسبت به وضعیت تحقق اهداف آن شاخص بررسی و در نهایت تحلیل لازم انجام و در صورت لازم اقدامات اصلاحی جهت بهبود عملکرد در آن شاخص را معین نمود. یک نکته اینکه در نتایج عملکرد، معمولاً رویکرد و دیدگاه حاکم در ارزیابی عملکرد مورد توجه خاص قرار میگیرد. مثلا: اگر ارزیابی عملکرد یک فرایند مورد توجه باشد، نتایج این اندازهگیری منتهی به تعیین وضعیت مطلوب یا نامطلوب بودن عملکرد آن فرایند میگردد. اگر فرایند موجب افزایش ارزش افزوده برای سازمان شود عملکرد آن مطلوب وگرنه علت منفی بودن عملکرد فرایند را باید بررسی کرد.
برای علتیابی میتوان از تکنیک طراحی آزمایشهاDOE ) Design of Experience) و برای کاهش خطا از Six segma که در سازمانهای پیشرو بیشتر عملی میباشد استفاده نمود.
همچنـــین بـــرای بهبود داخل فرایند از روش بهـــــبود مستــمر فــــرایند CPI) Continuous Process Improvement ) و جهت بهبـــــود کلی و عــــــوامل خــــــارجی فرایند نیاز به مهندسی مجدد BRP) Business Process Reengineering) است.
مدلها و الگوهای سیستم ارزیابی عملکرد
در الگوهای نوین ارزیابی عملکرد، مدلهای کمی مثل معیار بهرهوری با رویکرد ارزش افزوده، معیار کارآمدی با رویکرد اثربخشی و کارآیی و معیار سودآوری با رویکرد حسابرسی عملکرد و مدلهای کیفی، مثل معیار توصیفی و ارزشی با رویکرد تعهد سازمانی و اخلاق سازمانی و چند معیار دیگر بکار گرفته شده است.
دست کم هفت مقیاس برای ارزیابی عملکرد یک سازمان وجود دارد که الزاماً متمایز از یکدیگر نیستند. این مقیاسها عبارتند از: اثربخشی، کارایی، سود و سودآوری، بهره و بهرهوری، کیفیت زندگی شغلی، خلاقیت و نوآوری و کیفیت.
به مهمترین و متداولترین الگو و مدلهای اجرای فرایند ارزیابی عملکرد ذیلاً اشاره میگردد:
الگوی تحلیل سلسله مراتبی (AHP) که در فوق مختصر شرحی داده شد، الگوی کارت امتیاز متوازن Balance Score Card BSC)B) بنای این الگو ایجاد حلقه اتصال مدیران با عملکرد امروزین به اهداف فردای آنهاست.
برنامهریزی آرمانیGoal Programing GP)c ) که کاربرد آن برای بهینهسازی چندین عامل بطور همزمان با یک مساله چند منظوره است.
الگوی تحلیل پوششی دادهها Data Envelopment Analysis (DEA)A ، این مدل ریاضی را برای تاویل و شفافسازی حدود علی و معلولی بهرهوری با تحلیلهای واقعبینانه تدارک دیده شده است. الگوهای سیستمهای کیفیت (ممیزی کیفیت ISO، مدیریت کیفیت جامع (TOM)، الگوی
مهندسی مجدد (Re-engineering)، مدل ترازیابی و الگوسازی (Benchmarking)، الگوی سنجش کارایی و اثربخشی، الگوی هوشین کانری، الگوی برتری سازمانی بنیاد کیفیت اروپایی
European Foandation Quality Mangement EFQM)M) که به تبعه آن جایزه ملی کیفیت ایران
Iran National Quality Award (INQA)A) نیز تدوین گردیده است. الگوهای دیگری مثل 5S، 6Sigma و چند مدل دیگر نیز وجود دارد که شرح آنها از حوصله این مقاله خارج است.
معرفی نرمافزارها
نرمافزارهایی که به نوعی در ارزیابی عملکرد مورد استفاده قرار میگیرد به پنج گروه تقسیم میشود:
گروه اول نرمافزارهایی که در مباحث تحقیق در عملیات کارکرد دارند مثل: Lindo، Lingo، Strom، QSB، DS، Expert choice و….
گروه دوم نرمافزارهایی آماری مثل SPSS، Minitab، Cretrium
گروه سوم نرمافزارهای سیستم پویا و شبیهسازی مثل Matlab، Taylor، Slam، Ithink
گروه چهارم نرمافزارهای که در محاسبه بهرهوری کاربرد دارند مثل (DEA) EMS ، Analyst
گروه پنجم نرمافزارهای که در سیستم هوش مصنوعی و سیستم خبره و شبکه عصبی کاربرد دارد مثل: Fuzzygen، Matlab، NN
نتیجهگیری
سازمانها تا زمانی که برای بقا تلاش میکنند و خود را نیازمند حضور در عرصه ملی و جهانی میدانند، باید اصل بهبود مستمر (Continous improvement) را سرلوحه فعالیت خود قرار میدهند. این اصل حاصل نمیشود، مگراینکه زمینه دستیابی به آن با بهبود مدیریت عملکرد امکانپذیر شود. این بهبود را می توان با گرفتن بازخور لازم از محیط درونی و پیرامونی و تجزیه و تحلیل نقاط قوت و ضعف و فرصتها و تهدیدهای سازمان، مسئولیتپذیری و جلب رضایت مشتری با ایجاد و بکارگیری سیستم ارزیابی عملکرد با الگوی مناسب، این امکان را ایجاد خواهد کرد. به انعطافپذیری برنامهها و اهداف و ماموریت سازمانها در محیط پویای امروزین کمک قابل توجه مینماید. ارزیابی و اندازهگیری عملکرد و توسعه آن به فرهنگسازی و ارتقاء فرهنگ سازمانی نیاز دارد.
منابع و ماخذ
-1 مقالات نظام ارزیابی عملکرد دستگاههای اجرایی کشور، مرکز مطالعات مدیریت و بهرهوری دانشگاه تربیت مدرس، 1380.
-2 جزوات درسی مدیریت کیفیت و بهرهوری دوره کارشناسی ارشد مدیریت صنعتی دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات، 1382.
-3 غفور رحیمی و عیسی یعقوبی، زیر نظر دکتر جواد جاسبی، سمینار درسی کارشناسی ارشد
مدیریت صنعتی، کاربرد تئوریهای تصمیمگیری با موضوع تصمیمگیری چند هدفی
(Multiple ive Decision Making = MODM) دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، 1383.
-4 دکتر ناصر میرسپاسی، مدیریت منابع انسانی با نگرش راهبردی، انتشارات شروین، 1375.
-5 دکتر کامران رضایی و مهندس صمیم غمامی Six Sigma شرکت مشارکتی RWTUV ایران و آلمان، تهران، 1382.
-6 غفور رحیمی، ارزیابی عملکرد مدیران، خدمات مدیران شرکت ساپکو، سال 1379.
-7 دکتر غلامرضا کیانی و دکتر وفا غفاریان، استراتژی اثربخش، مجله تدبیر، شماره 10، بهمن ماه 1379.
8- David A. Garvin / MichaelA. Roberto, What you don’t know about making decision ماهنامه گزیده مدیریت، شماره 13، دیماه 1380
-9 دکتر حیدر امیران، روشهای اندازهگیری کارایی و اثربخشی سیستمهای کیفیت، انتشارات شرکت مشاورین کیفیتساز، مهر ماه 1380.
-10 دکتر عادل آذر و علی رجبزاده. تصمیمگیری کاربردی (با رویکرد MADM)، تهران، نشر دانش، سال 1381.
-11 دکتر حیدر امیران، سرآمدی سازمانی براساس EFQM تهران، انتشارات شرکت مشاورین کیفیتساز، 1383.
-12 سید امیر هدایت طباطبایی، اندازهگیری بهرهوری با رویکرد فنی و مهندسی، تهران، مؤسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاع، سال 1378.
-13 Roberts S. Kaplan & David P. Norton, using the Balanced scorecard as a strategic management system, Harvard Business Review Reprint 1996 / 107 pg. 75.
-14 دکتر میربهادر قلی آریا نژاد و دکتر سید جعفر سجادی، تحقیق در عملیات پیشرفته، تهران، انتشارات میر، سال 1380.
-15 دکتر محمدرضا علیرضایی و بهروز دانشیان، مقاله مدل ریاضی ارزیابی عملکرد برای سازمانهای باهمگونی پایین همراه با کاربرد آن در شرکتهای توزیع برق، مجله مدیریت و توسعه، شماره 11، سال 1380
مولف/مترجم: غفور رحیمی
تهیه و تنظیم: پایگاه مقالات مدیریت www.SYSTEM.parsiblog.com
معیارهای ارزیابی یک شرکت دانش بنیان:
1: استراتزی و مدل کسب و کار:
هوشمندی کسب و کار و فناوری
رهبری، برنامه ریزی و پایش راهبردی
توسعه مدل کسب و کار و طرح تجاری
2:: قابلیتهای کارآفرینی و توسعه سازمانی:
توانمندیهای بنیان گذاران و سرمایه انسانی
تعاملات و شبکه سازی
خلق و توسعه سازمان
3:: توسعه محصولات/خدمات جدید فناورانه و دانشی:
مدیریت توسعه محصولات/خدمات جدید
اکتساب و یادگیری در توسعه فناوری و نوآوری
4:: تجاری سازی و نفوذ در بازار:
تجاری سازی محصولات/ خدمات
بازاریابی و نفوذ در بازار
5:: نتایج فناوری و نوآوری:
نتایج دانشی و فناورانه
نتایج نوآورانه
6::نتایج مالی و بازار
نتایج حاصل از فناوری و نوآوری
نتایج مشتری و بازار
تا امروز براتون پیش اومده مطالعه ای با این عنوان : ارزیابی و الویت بندی عوامل موثر بر بهبود تدوین استراتژیک شرکت های کوچک و متوسط دانش بنیان با استفاده از مدل ANP(شهرک علمی و تحقیقاتی اصفهان )
در زمینه ی مدیریت صنعتی
اقتصاد دانش بنیان اقتصاد نوینى است که در آن تولید، توزیع و استفاده از دانش، منبع اصلی رشد و ایجاد ثروت است. موتور محرک اقتصاد دانش بنیان شرکتهاى دانش بنیان هستند. شرکتها و مؤسسات دانش بنیان، شرکت یا مؤسسه خصوصی یا تعاونی است که به منظور هم افزایی علم و ثروت، توسعه اقتصاد دانش محور، تحقق اهداف علمی و اقتصادی (شامل گسترش و کاربرد اختراع و نوآوری) و تجاری سازی نتایج تحقیق و توسعه (شامل طراحی و تولید کالا و خدمات) در حوزه فناوری های برتر و با ارزش افزوده فراوان به ویژه در تولید نرم افزارهای مربوط تشکیل می شود. این شرکت ها برای ادامه حیات و موفقیت نیازمند برنامه ریزی دقیق و انتخاب استراتژی های مناسب هستند. لذا در تحقیق حاضر بر اساس مطالعات و تحقیقات پیشین، به بررسی و ارزیابی عوامل موثر بر انتخاب استراتژی های مناسب، جهت تدوین استراتژی شرکت های دانش بنیان می پردازد. هدف از این تحقیق کمک به تدوین و انتخاب استراتژیهای مناسب جهت موفقیت های این شرکتها می باشد. با بررسی و مطالعه تحقیقات مشابه خارجی و داخلی به عواملی همچون عوامل مدیریتی، بازاریابی و فروش، مالی، منابع انسانی، تحقیق و توسعه دست یافته شد که حاصل آن پنج فرضیه اصلی است که هر یک از عوامل یاد شده به عنوان فرضیه در نظر گرفته شد. که با استفاده از آزمون دو جمله ای تمامی فرضیات مورد تایید قرار گرفت. سپس با استفاده از تحلیل شبکه به الویت بندی آنها پرداخته شد. که ازمیان آنها بیشترین اهمیت مرتبط به عامل منابع انسانی با وزن نرمال 444/0 و بازاریابی و فروش با وزن نرمال 25088/0 می باشد. در پایان ضمن جمع بندی و بیان نتایج تحقیق، پیشنهادات مرتبط با آن برای مدیران و نیز و پیگیری تحقیقات مشابه در آینده ارائه شده است